تفاوت نقش ستون و هوا در خانواده

توی خانواده همواره یک ستون محکم نیاز هست که زندگی رو روش بنا کرد و دیوارها رو بهش تکیه داد

دیوارهایی مستحکم که بتوانند طبقه ها بار زندگی رو حمل کنند


این سختی و سنگی نیازمندی یک مرد هست، همین است که تصمیم های مردها همواره قاطع و خیلی سنگین است، همینه که خشن هستند، همینه... اصلا لازمه، خلقت خدا مگه میشه بی حکمت باشه؟


ایجا زن و مادر خونه، نقش هوا داره، هوایی روح بخش که نیازی بی نظر است برای با طراوت بودن و شاداب شدن و نورانی شدن این خونه


خلاصه اینکه پدر ستون و مادر هوای خانواده است... 


حالا با این توصیف ها که تفاوت خلقت این دو مخلوق رو می رسونه، مرسیم به نقش پدر و مادر، مادر نقش برجسته ای در فضای عاطفی خانواده، تربیت و رشد فرزندان دارد.


 به نظر من تربیتی که پایه های آن برای توسط پدر گذاشته و توسط مادر به مرور زمان و آرام آرام و با آن شگردهای مادرانه تثبیت شود.


به همین ترتیب و دلیل است که در مواقع ضروری و اضطراری نقش اصلی به مرد سپرده می شود و نمی توان جز به حمایت عاطفی همسر (آن هم در صورت وجود حمایت عاطفی در آن شرایط!!) حساب کرد.


دقیقا به همان دلیلی که در بالا ذکر کردم، همان موضوع اصل خلقت و حکمت های خداوندی...


این ها رو می توانم به خوبی در اطراف خود ببینم که در مواقعی که به شدت بر سر دو راهی می مانم، هرچه بیشتر با قطب عاطفی خانواده مشورت می کنم و ابعاد مسئله را باز می کنم بیشتر ایشان هم سردرگم شده و به فواصل خیلی اندک در حد دقیقه پیشنهادهای متناقضی را فید بک می دهند... مثلا در دو راهی انتخا ازدواج


در حالی که قسمت سخت و استوار خانواده که همان پدر مد ظله العالی می باشند، مواضعی به شدت قاطع و راه گشا ارائه می دهند.


سبحان الله و الله اکبر  از چنین حکمت های پیچیده و دقیقی در خلقت. سبحان الله


مثالی داغه داغ عرض کنم که پدر بجای پیشنهاد های متناقض ریشه چند راه را به قاطعیت زدند و پیشنهادهایی داند مبنی بر اینکه هرکجا سخن کمتر بگویی به صلاح نزدیک تر است، آن هم با ذکر مثالی از خودشان در شرایط مشابه... پرسیدن مهریه از باجناق و جواب سنگین که بهتر بود نمی پرسیدند


در ادامه هم هرچه سوال را پیچیده تر کردم و راه حل خواستم، به راحتی برگشتند به پایه های ستون هایی که به لطف نان حلال کارگری گذاشته اند و گفتند:


و در نهایت باید با توکل صد درصد به خدا و سپردن کار به خدا پیش بروی که آن موقه هرآنچه شود به خیر وصلاح شماست... اشاره بهآن آیه مشهود که دوستش دارند: افوض امری الی الله


در پایان هم سعی کردند آنچه حضرت موسی دعا می کردند به درگاه حق را با معنی فارسی یاداوری کنند به من که بشوند محور و تمام راه من و آن چیزی نبود جز این آیه قرآن:


ربّ الشرح لی صدری و یسّرلی امری وحلل عقدة من لسانی یفقهوا قولی ...


بله...
حالا شما هم بگویید سبحان الله... از این همه حکمت و قدرت در خلقت 
فبای الاء ربکما تکذبان...

پ ن: این مطلب نقض نقش حیاتی مادر نمی کند چرا که تنها در این هوای آزاد است که می توان به راحتی درددل ها را گفت و فیدبک مناسب عاطفی دریافت کرد که بلکه کمی آرام شوی که همه حرف های دل خودت رو گفتی و یکی شنیده است که واقعا دلسوز است و جز صلاح تو نمی خواهد.

پ ن: سایه این ستون های سخت بالای سرتان مستدام و هوای منزلتان با طراوت و هر روز تازه تر از دیروز. 

پ ن: الحمدلله که اندک اعتقاداتی دارم و خدایی بزرگ که در سخت ترین شرایط با پناه بردن به آنها، می توان طعم لذت بخش آرامش در سختی ها را چشید و مزه مزه کرد...

پ ن تا بی نهایت بخاطر چنین خدایی: الحمدلله الحمدلله الحمدلله . . .