سلام علیکم
نمی دونم توی پست های قبلی م خوندید یا نه، یه مقدار خیلی کم در مورد اعتماد نوشتم شاید، البته سر بسته.
اعتماد جنبه های خیلی متفاوتی داره، که در روابط اجتماعی و جامعه های کوچک و دوستی ها و غیره با مقداری تفاوت تعریف میشه.
می خوام الان در مورد اعتماد و اعتماد سازی در دنیای الکترونیک و مجازی بنویسم.
دوساله دانشجوی آموزش الکترونیک هستم و تمام روابط مجازی من محدود به دانشجوهای دانشگاه خودمون و دیگر دانشگاه ها بوده، فقط و فقط
در این دوسال، بالاخره بخاطر شناخت هایی که توی دانشگاه وجود داشته، از طرف همه ی کسانی که با هم در ارتباط بودیم تقریبا، این اعتماد وجود داشته و به حتی اطلاعات شخصی آنها دسترسی داشته م ( بخاطر نیازها و کارها و کمک هایی که احیانا می کردم) .
در رابطه های دوستی خودم هم انواع مختلف اعتماد، تا سطح خیلی بالایی رو تجربه کردم، حتی شده که احساس کردم که بهترین دوستانم آنقدری که انتظار می رود، اعتماد ندارند و مشخصا بخاطر شناخت ها بوده، و رفع شده.
اما خارج از چهار چوب دانشگاه و روابطی که هم حقیقی هستند هم مجازی، امشب تجربه کردم که اعتماد سازی کار سختی است!
ریشه ی این موضوع هم بخاطر اشتباهات کسانی است که از این دنیای مجازی استفاده های درست نکرده اند و بخاطر این قضیه آنها را نخواهم بخشید!
شخصا در روابط مجازی خودم دنبال سود رسانی یا یادگیری چیزی بوده ام و بی شک در این نوع روابط کسی ضرر نخواهد کرد، کار آموزشی و علمی و در همین زمینه هاست...
اما خوب با اطمینان میشه گفت که روی اینترنت شاید درصد خیلی خیلی کمی باشند که مثل من اطلاعات شان و روابط شان دقیقا مانند شرایط حقیقی شان باشد و به همین دلیل نمی توان به هر کسی اعتمادهایی را کرد.
خلاصه بگم، انتظار داشتم که فعالیت هایم به شناخت های نسبی ای منجر شود که کمک دست فعالیت های دیگرم باشد، اما ظاهرا جلب اعتماد کار بسیار سخت تری است.
امیدوار هستم روزی برسد که چنان فرهنگ بالایی داشته باشیم، که همیشه خودمان باشیم و محیط های عالی و پرپتانسیلی مثل اینترنت سرشار از جو اعتماد و دوستی و همکاری در راستای پیشرفت همه باشد.